کاکو سرت سلامت، یک ایران قدردان توست
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۶۳۲۳۶
انتشار فیلمی از شجاعت یک جوان غیور شیرازی که با شنیدن صدای شلیک گلوله در حرم حضرت شاهچراغ (ع) و به محض دیدن فرد تروریست به سمت او حملهور شد و وی را خلع سلاح کرد، موجی از واکنشها را در فضای مجازی به همراه داشته است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، در بیان تصاویر و فیلمهای منتشر شده از حادثه تروریستی یکشنبه شب حرم حضرت شاهچراغ (ع)، فریمی از شجاعت و غیرت یک جوانمرد ایرانی نیز به چشم میخورد، فریمی که بار دیگر ثابت کرد شیر بچههای حیدر در روضه اباعبدالله (ع) درس شجاعت میگیرند و دلیرمردان این سرزمین از نسل سلیمانیها هستند که نامشان کابوس دشمن است و کلامشان جاودانه آنجا که گفتهاند: «آری ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم! بپرس؛ ما حوادث سختی را پشت سر گذاشتهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتشار این فیلم که شجاعت یک جوان غیور شیرازی را که با شنیدن صدای شلیک گلوله در حرم حضرت شاهچراغ (ع) و به محض دیدن فرد تروریست به سمت او حملهور شد و وی را خلع سلاح کرد، به نمایش گذاشته، موجی از واکنشها را در فضای مجازی به همراه داشته است.
کاربری در صفحه شخصی خود در اینستاگرام درباره این جوان شجاع که نوشت: «این کاکویی که نامش را نمیدانم و نشانش هم… در یک قاب تار و مخدوش، در ظلمت شب، با یقه آبی و جامه زحمتکشی، با دستهایی به مثال جیب تهی به سمت یک ابلیس مسلح میرود، انتحاری و بیپروا، به حکم آن استاد که جهل از قواعد و اصولش میبارد به سمت نفله شدن حرکت کرده، یحتمل گفته صدی نود ونه گلولهاش به شقیقهام میمالد ولی اگر یک درصد نمالد، میمالمش به زمین… مالید، مثل بهترین کشتی تختی، پهلوان کوبیدش زمین… جسمهایی در صف انتظار زمینگیر شدن عمودی ماندند، جانهایی پاک بر تنهایشان سکوت یافتند… همین کاکویی که نامش را نمیدانم و نشانش هم....
کاکو خواستم بگویم کوله پشتی واژههایم، انبار حرفهایم، ذهن بیقرارم، هیچکدام چیزی ندارد که به تو بگوید، تو بزرگتر از کلمات منی...
فقط میخواهم مقابل هیچ دوربینی ظاهر نشوی، جواب هیچ خبرنگاری را ندهی، هیچ وقت سیمایت آشکارتر از آن چند فریم لرزان و تاریک نشود، در پس پرده غیب بودنت را دوست دارم…
وقتی از تمام انسانها خسته میشویم، وقتی امید به بند آخرش بند میشود و ناامیدی تنها پاسخمان، میخواهم سیمای ناآشنایت را پشت کالبدهایی که نمیشناسم حدس بزنم...
با خودم بگویم که هنوز چه مردانی پشت نقاب سادگی، بی میز و منصب، برادر ماندهاند، داداش بزرگتر مانند… کاکوی ما!
من ایران را دوست دارم، به شکل غیر منطقی و جدیداً غیراستاندارش… هنوز وقتی یکی مدال میگیرد و پرچم بالا میرود مثل دوران کودکی دور اتاق میدوم. وقتی تصاویر جنگ را میبینم از تأخیر به دنیا آمدنم شرمنده میشوم و دلم میخواهد که کوچهای از خرمشهر به خون من آزاد میشد، هر سال به سالگرد سقوط هواپیمای عباس بابایی که میرسیم، جانم تیر میکشد که آشناترین همزمین من به آسمانها در آسمان ابدی شد، هربار جایی از شهر نونوار میشود مثل یک توریست مقابلش خشکم میزند و باذوق نگاهش میکنم، وطن مثل سیمای مادر است که لای چین و چروکش اصیلترین زیباییها جا خوش کرده است...
وقتهایی که هیچ امیدی نیست و توان پذیرش ناامیدی هم، به آدمهایی که نمیشناسمشان فکر میکنم، دانشمندانی که بیم ترور نگذاشته هیچ وقت نامشان جایی ثبت شود، آدمهای که با گردنی باریکتر از مو مقابل گردن کلفتها ایستادند و جوری حذف شدند که گویی هرگز نبودهاند، همه آنها خواستند و نتوانستند اما از خواستن پشیمان نشدند، کاکویمان مرزش تا نتوانستن میلیمتری بود و اگر نمیتوانست اسمش لای فهرست روزانه قربانیان خاموش میشد، هیچ وقت نمیفهمیدیم چه پهلوانی بوده، ایران من به شانههای استوار کاکوهایی تکیه داده که بعید است هیچ وقت بشناسمشان!
کاربر دیگری نیز نوشت: «که میگفتند جامعهشناسی در ایران رشته ناامیدی و بنبست است، فروپاشی اجتماعی، سیاهی، تباهی، شکست، پایان خوبیها در جامعه مدام و مدام در تحلیلها تکرار میشوند. یک استادی از همین جنس جامعهشناسان زمان ما دانشجویی ما میگفت: فکر کردهاید امروز اگر ایران به خطر بیفتد جوانان این دوره حاضرند جان خودشان را به خطر بیاندازند. از این مدل تحلیلها بسیار مینوشت و مینویسد. سر کلاس که بعضاً جواب مخالف میشنید ناراحت میشد و در کمال باور با آزادی، اگر مخالف نظر او سخن میگفتید رفتارش با شما تغییر میکرد و فوراً میگفت: شما ایدئولوژیک حرف میزنید!
جامعه ایرانی زنده است، حیات دارد، علیرغم هم تبلیغات منفی، بیتفاوت نیست. آن جوان سبزواری یک سند از نسل پس از انقلاب بود و این جوان سندی دیگر.
اما این اساتید اصرار بر تحلیل خود دارند، کوتاه هم نخواهند آمد چون حرف منفی و تحلیل ناامیدانه همیشه خریدار دارد! که میگفتند: ایثار و از خودگذشتگی در جامعه ایرانی مرده است. سرتاپای این حافظان امنیت را طلا بگیرید، کم است. خواهر کمحجاب و برادر منتقد و شاید مخالف اگر فردا امنیت تو در جامعه توسط اجنبی و نفوذی به خطر بیفتد، همین حافظان امنیت که حقوقشان به پای پارتی و مهمانیهای شما نمیرسد از شما دفاع خواهند کرد. فریب رسانهها در تخریب این حافظان امنیت را نخوریم. این منطق انقلابیهاست. انقلابی را به این افراد بشناسید نه رفتار آن آقازادهها...
یک کاربر هم در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: «فقط دمت گرم شیر بچه امام حسنی… ما ملت شهادتیم، ما ملت امام حسینیم و ملت امام حسین شکست نخواهد خورد.»
کاربر دیگری نوشت: خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد / اول قدم آن است جگر داشته باشد / با ما جگری هست که دست دگران نیست / از جرأت ما کیست خبر داشته باشد.
یک کاربر هم نوشت: «یک فریم از غیرت، شرافت، مردانگی، شجاعت، ایثار در یک قاب با دستان خالی در برابر تروریستی که تا بن دندان مسلح است.»
کاربر دیگری با اشاره به حدیثی از حضرت امیرالمومنین (ع) نوشت: «سخاوت و شجاعت خصلتهای والایی هستند که خداوند سبحان آنها را در وجود هرکس که دوستش داشته و او را آزموده باشد، میگذارد.»
کد خبر 679985منبع: ایمنا
کلیدواژه: حرم شاهچراغ شیراز حادثه تروریستی شاهچراغ شهدای حادثه تروریستی شاهچراغ غيرت ایران تروریست فضای مجازی شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق هیچ وقت ما ملت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۶۳۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جواد مولانیا «سی و یک رویا» را به صحنه میبرد
به گزارش خبرگزاری مهر، جواد مولانیا بازیگر، کارگردان و مدرس تئاتر نمایش جدیدش را با عنوان «سی و یک رویا» به تهیهکنندگی سپهر صاحبی در تماشاخانه ملک روی صحنه خواهد برد.
در خلاصه داستان این اثر آمده است: «سی و یک رویا، قصه همه ماست. ما که رویایی داریم برای رفتن، برای ماندن، برای گفتن و برای سکوت کردن. احمد و مینا رویایی در سر دارند همچون ما، اما چه کسی شجاعت دست کشیدن دارد؟ و چه کسی شجاعت ماندن؟»
مولانیا پیش از این نمایشهای «سوتفاهم»، «آمادئوس»، «هوراشیو»، «دنکیشوت» و «خبری از او نیست» را روی صحنه برده است.
از دیگر عوامل نمایش میتوان به سجاد قربانی، پریا یاراحمدی دستیاران اول کارگردان، زهره آقامیر دستیار دوم کارگردان، علی حمصیان عکاس، ساخت تیزر، امیر محمدرفیع خواه لوگوتایپ و سارا حدادی مدیر روابط عمومی و مشاور رسانهای و تبلیغات اشاره کرد.
بازیگران و دیگر عوامل این اثر روانشناسانه متعاقبا اعلام خواهند شد.